۱۳۸۷ تیر ۱۹, چهارشنبه

درهای جهنم

متفکر و عارف اسلامى صدر الدین شیرازى رحمه الله ، در کتاب «مفاتیح الغیب» درها و منشأهاى جهنم را حواس هفتگانه نفسانى دانسته است که حواس ظاهر مظاهرى از آنست، گوید: [ «اگر ادراکات مسخر هواها و شهوات گردد، وسیله‏ها و درهایى براى سقوط در مهالک میگردد و اگر عقل به نور ایمان فروزان شد و از استعداد به فعلیت رسید و مدرک حقایق گردید و قوا و شهوات نفسانى را در راه عبودیت استخدام کرد، از هر حس و ادراک باطنى آیه‏اى از آیات طالع میشود و درى از درهاى معارف باز میگردد، و هر یک را شعور خاصى حاصل میشود که معانى و معارف و اسرار الهى از آن انتزاع میگردد، بر خلاف اهل هوا و جهالت، همانها که از شنیدن آیات الهى اعراض دارند و بر سرکشى خود اصرار مى‏ورزند- چنان که خداى تعالى درباره آنان فرموده: یَسْمَعُ آیاتِ اللَّهِ تُتْلى‏ عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِرُّ مُسْتَکْبِراً کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِیمٍ آیات خدا را میشنود، سپس برترى جویانه چنان اصرار مى‏ورزد که گویا هرگز آن را نشنیده است، در گوشهایش سنگینى است، پس آنان را به عذاب دردناکى بشارت ده» اینان همان کسانى هستند که درها برویشان محکم بسته شده و راه در برابرشان مسدود گردیده است: وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ از پیش رویشان سدى و از پشت سرشان نیز سدى قرار میدهیم و آنان را چنان میپوشانیم که هیچ نمى‏بینند». درهاى آسمان به روى ایشان گشوده نشود و داخل بهشت نگردند ... اینان نه آن درجه عقلى را دارند که معقولات فطرى را درک کنند و نه آن سلامت صدر را دارند که شنیدنیها را تلقى کنند، ناچار حال آنان در آخرت چنان است که خود اعتراف میکنند، آن گاه که اعتراف سودى بدانان ندارد: لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ اگر گوش میدادیم و تعقل میکردیم چنین از یاران جهنم نبودیم، پس به گناهان خود اعتراف میکنند»].این بیان و تحقیق عرفا و متفکرین اسلامى درباره درهاى جهنم (یا منشأهاى) آن مطابق بسیارى از آیات است که اهل جهنم را فاقد تعقل و درک صحیح و کر و کور و گنگ معرفى کرده، از این نظر طبقات بالاى یکدیگر درهاى جهنم که در روایات آمده مطابق با حواس و مشاعر است که هر یک برتر از دیگر و ناظر بر آنست، این حواس و ادراکات از حس بساوایى (لامسه) شروع میشود و بدرک و شعور عقلى پایان مى‏یابد، چنان که هر مبدأ حس و ادراک برتر، محیط و فوق حس و ادراک زیرین میباشد و هر یک از آنها میتواند راه و طریقى به سوى جهنم باشد یا به سوى مبادى عالیتر و محیط بهشت پیش برد، و ظاهر آیه و لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ از سوره حجر، این است که (من) براى بیان مبدأ و منشأ است یعنى هر درى از وجود گمراهان جزء تقسیم شده‏اى دارد.از نظر اهل بینش و عرفا این درها چنان مشهود است که مانند محسوسات احتیاج به دلیل و برهان ندارد: آن دلى کو مطلع مهتابهاست بهر عارف «فتحت ابوابها» است‏
با تو دیوار است و با ایشان در است با تو سنگ و با عزیزان گوهر است‏
آنچه تو در آینه بینى عیان پیر اندر خشت بیند پیش از آن».